حضرت نوح

در قرآن کریم داستان نوح به تفصیل بیان شده است. (مفصل تر از همه در سوره هود آیه 25 به بعد و سوره نوح.)
به تصریح قرآن، قوم نوح بت‌پرست بودند و او را می‌آزردند؛ اما نوح در رسالت خود شکیبایی و استقامت می‌ورزید و مردم را به توحید دعوت می‌کرد. با این همه، هیچ کس جز عده کمی به او ایمان نیاورد. آنگاه قومش را به آمدن عذاب الهی تهدید کرد اما آنها به انکار و لجاجت و عناد ادامه دادند تا آنکه نوح نومید شد و نفرین کرد؛ خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و به وی فرمود که کشتی بزرگی بسازد.
هنگام نزول عذاب، نوح به همراه پیروان اندک خود سوار کشتی نوح شد. همه مشرکین در این طوفان غرق شدند، سرانجام عذاب الهی به پایان رسید و کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت.
عمر نوح بسیار طولانی بود، به طوری که در ادبیات عربی و فارسی ضرب المثل شده است. در تاریخ و روایات، عمر او بین هزار تا دو هزار و هشتصد سال (1000، 1450، 1470، 2300، 2500 و 2800 سال) نقل شده است که از این مدت، 950 سال را به رسالت و پیامبری مشغول بود.
مطابق اخبار و تواریخ، قبر حضرت نوح علیه السلام در نجف و در کنار قبر امیر المومنین علی علیه السلام قرار دارد که در زیارت‌نامه‌ی امام علی نیز به آن اشاره شده است.

حضرت نوح اولین پیامبر اوالو العزم الهی است که مدت رسالت او به تصریح قرآن مجید نهصد و پنجاه سال بوده است و در این مدت طولانی جز تعداد اندکی که گفته شده حدود چهل نفر مرد و چهل نفر زن بودند کسی به او ایمان نیاورده و همگی راه کفر و الحاد را در پیش گرفتندو او را بسیار آزار نمودند و حتی زن و یکی از فرزندان حضرت نوح نیز به او ایمان نیاورده بطوریکه حضرت نوح قوم خود را نفرین کرد و به خداوند چنین گفت:

‹‹ و قال نوح رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا ›› سوره نوح
پروردگارا احدی از کافرین را بر روی زمین باقی مگذار.
خداوند نیز به او وحی فرستاد که به دستور و الهام ما شروع به ساختن کشتی نما و درباره هیچ یک از این کفار شفاعت مکن که همه آنها غرق خواهند شد.

‹‹واضع الفلک باعینا و وحینا و لاتخاطبنی فی الذین ظلموا انهم مغرقون››
کافرین و قوم نوح چون بر او می گذشتند که مشغول ساختن کشتی است او را به استهزاء گرفته مسخره می کردند تا اینکه کار ساختن کشتی بپایان رسید.

این کشتی از سه طبقه تشکیل شده بود یک طبقه برای چهارپایان و یک طبقه برای پرندگان و مرغان و یک طبقه برای آدمیان و نشانه آغاز طوفان جوشیدن آب از محل تنور خانه حضرت نوح بود که در کوفه واقع شده بود.

‹‹فلما جاء امرنا و فارالتنور›› قرآن مجید
پس زمانی که امر ما رسید و تنور جوشید به نوح وحی شده که در کشتی سوار شده و مومنین نیز سوار شده و از هر حیوان و پرنده ای یک جفت در کشتی سوار کند.

‹‹ قلنا احمل فیها من کل زوج اثنین››؛ به نوح گفتیم سوار شود از هر زوج جفتی را در کشتی حمل کن و آب از آسمان بارید و از زمین جوشید و آنقدر از آسمان و از زمین آب جوشید بطوریکه کوهها را نیز در بر گرفت تا اینکه آسمان و زمین به امر خداوند از بارش و جوشش آب فرو گذاشته و کشتی نوح بر کوه جودی آرام گرفت و حضرت نوح و مؤمنین همراه او از کشتی بیرون آمده و در زمین منزل نمودند.

در هنگام طوفان که آب از آسمان و زمین همه جا را گرفته بود نوح فرزند خود را میان آب دید به او گفت ای فرزند بیا با ما سوار کشتی شو. او گفت: من به کوه پناه می برم تا مرا از آب حفظ کند .

نوح گفت امروز هیچ نگهدارنده ای جز خداوند نیست و در این حال موجی آمد و فرزندش را غرق کرد.

نوح به خدا عرض کرد: پروردگارا این فرزند از اهل من است و وعدة تو نیز حق است زیرا خداوند وعده کرده بود که کفار را غرق و اهل نوح را نجات می دهد).
خداوند فرمود: انه لیس من اهلک؛ او از اهل تو نیست بلکه او ‹‹عملٌ غیر صالح›› یعنی مجسمه ناصالحی است به تو موعظه می کنم که از نادانان نباش، و نوح از خداوند درخواست عفو کرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 4 / 3 / 1389برچسب:,
ارسال توسط امین